کد خبر: 82871

بازیکن اسبق پرسپولیس و استقلال از خاطراتش گفت:

از طرف محسن رضایی ماموریت داشتم/ این آقا باعث شد به من و نکیسا دستبند بزنند

بهزاد داداش‌زاده، یکی از بازیکنانی است که سابقه بازی در دو باشگاه استقلال و پرسپولیس را دارد. او هنوز با وجود گذشتن سال‌ها بابت محرومیت شش ماه پس از دربی سال ۱۳۷۳ از داریوش مصطفوی دل پری دارد.

گفت و گو با بهزاد داداش زاده: 

*ما هم خداحافظی خوبی نداشتیم. با من که بدتر رفتار شد. من به خاطر پرسپولیس پیشنهاد ۷ میلیونی بهمن با یک خودرو اپل را رد کردم. من قرارداد هم بستم ولی آقای عابدینی گفت و من برگشتم. همان اپل و ۷ میلیون را به فیروز کریمی دادند.

*در پرسپولیس به من یک میلیون دویست هزار تومان با یک زمین ۶۰۰ متری دادند که هنوز درگیر سند زمین هستیم و خدا از کوروش شهبازی‌فر نگذرد. آن زمان به آقای پنجعلی که بزرگ ما بود اعتماد کردیم و ۳۲ سال است دنبال زمین می‌گردیم. من اگر آن زمان ۷ میلیون می‌گرفتم یک خانه ۳۰۰ متری در تهران داشتم ولی هنوز اجاره‌نشین هستم.

*من آن زمان برگشتم پرسپولیس و از طرف سردار محسن رضایی ماموریت داشتم. ۱۰ روز مانده به اتمام خدمت به من و نیما نکیسا دستبند زدند که برای سربازی به پیام مشهد برویم. در زمین اکباتان به من و نیما دستبند زدند. چه کسی باعث شده بود؟ آقای عابدینی دیگر.  آن زمان آقای عابدینی سربازی من را درست نکرد. من هم به مشهد رفتم.

* اشتباه مجید جلالی که واقعا معلم و استاد است و به درد مستطیل سبز نمی‌خورد، باعث افت تیم شد. او ۶ بازیکن مثل داریوش یزدانی و احمد مومن‌زاده و ستار همدانی را اضافه کرد و تیم دگرگون شد. اشتباه من این بود که به عابدینی زنگ زدم گفتم نیم‌فصل دوم در مشهد می‌مانم و به جای من خداداد عزیزی به جام باشگاه‌های آسیا رفت. من سر رفاقت این اشتباه را کردم و ناراضی هم نیستم. یک میلیون و پانصد به من دادند که خدایی برکت هم داشت.

*آقای عابدینی گفت حمید درخشان تو را نمی‌خواهد. من و عابدزاده و پیوس و پیروانی و ... را گفته بود نمی‌خواهم. من بچگی کردم و گفتم رضایتنامه من را بدهید به ذوب‌آهن بروم. او گفت قرضی برو من حمید را عوض می‌کنم.

*بعد از ذوب‌آهن می‌خواستم فوتبال را کنار بگذارم چون خسته شده بودم. در جنت‌آباد یک خانه اجاره کردم و یک پژو خریدم گفتم می‌روم آژانس کار می‌کنم. یک روز مجتبی علوی که بعدا مدیرعامل ابومسلم شد و به هیئت مدیره استقلال رفت به من گفت بهزاد به یونان می‌روی؟ گفتم می‌روم. من و محمد مومنی سال ۷۷ به یونان رفتیم.

* دقیقا همان زمانی که به ناصر حجازی خیانت کردند و سکوموروخوف را آوردند به من گفتند برو استقلال. آقای عابدینی همه راه‌ها را بسته بود نگذاست به تیم‌هایی مثل پیکان و سایپا و استقلال رشت بروم. خود عابدینی هم فکر نمی‌کرد به استقلال بروم.  یک سال با جان و دل برای استقلال بازی کردم. من روزی که رفتم اضافه‌وزن داشتم و سکوموروخوف من را دید گفت این بازیکن نیست. جواد گفت اضافه‌وزن دارد ولی خوب پاس می‌دهد. من یک بازی دوستانه کردم و خوشش آمد.

*به ولی صالح‌نیا گفت اگر این در یک هفته ۱۰ کیلو کم کرد قرارداد می‌بندیم. من هم از صبح تمرین می‌کردم و حسابی آماده شدم. بازی اول با تیم لبنانی فکر ۷ گل زدیم که من بازی کردم. وقتی وارد زمین شدم اشک در چشمم جمع شده بود. همه می‌گفتند الآن پرسپولیسی‌ها به تو بی‌احترامی می‌کنند ولی پرسپولیسی‌ها در جایگاه ۳۶ من را تشویق هم کردند. چون می‌دانستند با جان و دل برای پرسپولیس بازی کردم و حقم آن رفتار نبود. آن بازی من دو تا پاس گل داده بودیم و بین دو نیمه چون پایم گرفته بود گفتم من را تعویض کنید ولی سکوموروخوف گفت نه باید بازی کنی.

*با استقلال سال اول ۸.۵ بستم و سال دوم و سوم کمتر شد و ۵.۵ و ۳.۵ به من دادند. به فتح‌الله‌زاده گفتم خدا این چیزها را می‌بیند و جواب شما را می‌دهد. قبل از هفته آخر لیگ برتر سال ۸۰ به فتح‌الله‌زاده گفتم رضایت‌نامه من را بدهید. تیم به انزلی رفته بود و او گفت نه بچه‌ها رفته‌اند و قرار است با جام برگردند. گفتم به من، ازسطو محمدی، مجاهد خذیراوی، مسعود قاسمی، علیرضا اکبرپور و افشین حاجی‌پور در این باشگاه بد شده است. ۱۰۰ هزار تومان جلوی من گذاشت. این‌ها در انزلی باختند و محمد نوازی و محمود فکری می‌گفتند انگار یکی پای ما را گرفته است. گفتم این‌ها خواست خداست.

* به منصورخان خیانت نشد اما به بچه‌ها بدی کرده بودند. با احساسات طرفداران هم بازی می‌کنند. با بازیکنان بد رفتار می‌شود. 

 

منبع: خبرآنلاین

مرتبط ها